فیلم و سینما

دیالوگ متری شیش و نیم

دیالوگ متری شیش و نیم

دیالوگ متری شیش و نیم

با سلام خدمت بازديدکنندگان سايت شيرازياب هاي عزيز، در ادامه قصد داريم به بررسي دیالوگ متری شیش و نیم در حوزه فیلم و سریال ایرانی در اختيار شما کاربران عزيز قرار دهيم از همراهي شما سپاسگزاريم.

دیالوگ متری شیش و نیم در زندان

این فیلم نخستین بار در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر به روی پرده رفت و موفق شد برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شود. بعد از ابد و یک روز، این فیلم دومین همکاری سعید روستایی با نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار و پیمان معادی است. در این فیلم علاوه‌بر بازیگران گفته شده، فرهاد اصلانی، علی باقری، هومن کیایی، مرجان فمری و … به ایفای نقش پرداخته‌اند.

متری شیش و نیم برای نخستین بار، روز جمعه ۱۲ بهمن ماه ۱۳۹۷ در بخش سودای سیمرغ سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و از چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۷ نیز در سراسر کشور به صورت گسترده اکران شد. فیلم متری شیش و نیم، در تاریخ ۵ شهریور ۱۳۹۸ در شبکه نمایش خانگی پخش شد.

این فیلم پرفروش‌ترین فیلم غیر کمدی و دومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران است. در روز ۲۰ فروردین ۱۳۹۸ بیش از ۷۸ هزار نفر به تماشای متری شیش و نیم نشستند (معادل فروش ۱/۷ میلیارد تومان در روزهای عادی) که این تعداد مخاطب در یک روز رکوردی منحصر به فرد برای یک فیلم اجتماعی در دهه نود محسوب می‌شود.



https://citybin.ir/shiz/wp-content/uploads/2020/03/1.gifاگر دوست دارید شما یا کسب و کارتان، مثل: دیالوگ متری شیش و نیم در گوگل و اینترنت دیده شود.

اینجا کلیک کنید.گل



 

حمید: رئیس خبری نشد از ناصر خاکزاد؟
رئیس: نه!
حمید: ردی، چیزی؟
رئیس: هیچی
حمید: مخابرات؟ ثبت احوال؟
رئیس: آقا صمد با شماست!
صمد: والا ما رد هر چی ناصر خاکزاد ثبت شده بوده زدیم، هیچکدوم تو کار مواد نیستن.
حمید: من از همون روز اول هم گفتم این حروم زاده باهوشه، شما باور نکردین.
صمد: بابا اینقدر اینو گندش نکن بدبخت. همین حرفا رو میزنی میره تو مخ خودت دیگه
حمید: تا وقتی قبول نکنیم طرف بچه زرنگه نمی‌تونیم بگیریمش!
صمد: طرف بچه زرنگ نیست. فقط خر شانسه

دیالوگ متری شیش و نیم

صمد: حرف‌های تکراری رو میریزی دور، ناصر خاکزاد الان کجاست؟
الهام: وقتی یه سال و نیمِ ندیدمش!
صمد: با ناصر خاکزاد ازدواج کرده بودی؟
الهام: نه قرار بود. ولی نشد.
صمد: چرا؟
الهام: اختلاف داشتیم، جدا شدیم.
صمد: اختلافِ نظر؟
الهام: نه اختلافِ طبقاتی.
صمد: یعنی شما از اون پولدارتر بودین؟
الهام: نه لزوما مالی.
صمد: پس لزوما چی؟ اخلاقی؟
الهام: نه خیلی هم خوش اخلاق بود. مسئله بیشتر شخصیتش بود تا اخلاقش.
صمد: من نمیفهمم یعنی چی؟ درست توضیح بده حالیم شه.
الهام: یعنی سعی می‌کرد با شخصیت باشه ولی نمی‌تونست. هرچی زور می‌زد آدم حسابی باشه نمی‌شد، دست خودش نبود بهش نمیومد. معلوم میشد داره ادا درمیاره. دوست داشت مودب حرف بزنه ولی وقتی فحش میداد خیلی راحت‌تر بود. اصلا وقتی که لات و لوت بود خیلی بیشتر خودش بود. منم خیلی سعی کردم کمکش کنم اون طوری که دوست داره باشه ولی نتونستم. نشد.

برای مشاهده اینجا کلیک نمایید.

دیالوگ متری شیش و نیم میدونی از چی میسوزم

میدونی من از چی میسوزم؟ اون شب که پلیسا ریختن منو بگیرن. من قبلش خودم ترتیب خودم رو داده بودم. یازده ورق قرص خورده بودم یه ساعت دیرتر میرسیدن تموم بود. من از این دارم میسوزم. من مرده بودم اینا منو آوردم زنده کردن خودشون بکشن!

در صورت علاقه مندی از مطالب زیر دیدن فرمایید:

 

 

نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *