روانشناسی

زندگینامه یونگ روانشناس

زندگینامه یونگ روانشناس

زندگینامه یونگ روانشناس

کارل گوستاو یونگ (Carl Gustav Jung) نامی است که همواره در کنار نام زیگموند فروید می‌آید. یونگ دومین روانکاو برجسته‌‌ پس از فروید، روان‌شناس، روانکاو، روان‌پزشک و بنیان‌گذار روان‌شناسی تحلیلی است.  در این مقاله از سایت سیتی بین ابتدا در رابطه با روانشناسی صحبت خواهیم کرد.سپس به سراغ بیان زندگینامه یونگ روانشناس خواهیم پرداخت.با ما همراه شوید.

زندگی نامه یونگ روانشناس

کودکی کارل یونگ

کارل گوستاو یونگ در ۲۶ ژوئیه ۱۸۷۵ در کسویل سوئیس زاده شد. مادرش امیلی پرایسورک و پدرش پل آکیلیس یونگ نام داشتند.

نخستین فرزند این خانواده در سال ۱۸۷۳ زاده شد اما چند روز بیش‌تر زنده نماند پس از آن کارل در این خانواده دیده به جهان گشود. خانواده‌ی یونگ خانواده‌ای مذهبی به شمار می‌آمد. مادرش فرزند کشیشی برجسته به نام سموئل پرایسورک بود پدر یونگ هم کشیش کلیسای پروتستان سوئیس بود.

هشت عموی کارل گوستاو یونگ نیز کشیش بودند. یونگ در کودکی بیش‌تر در گورستان کلیسا به تنهایی بازی می‌کرد یا در جنگل پرسه می‌زد. هنگامی که یونگ ۶ ماهه بود پدرش به قلمروی کلیسایی برجسته‌تری در لوافن منصوب شد اما همزمان تنش و کشمکش میان پدر و مادرش بیش‌تر شد. امیلی زنی غیر عادی و افسرده بود که بیش‌تر وقتش را در اتاق خوابش می‌گذراند و می‌گفت که شب‌ها می‌تواند ارواح را در اتاق خوابش ببیند اما در طول روز حالت امیلی طبیعی می‌شد.

یونگ به یاد می‌آورد که یک شب بدنی نامرئی با نوری ضعیف را دید که سرش را از تنش جدا کرده‌اند و در هوا شناور بود. یونگ مادرش را دوست داشت و بر این باور بود که او از یک سو زنی مهربان و دلسوز و از سوی دیگر مرموز و غیر عادی است. رابطه‌ی یونگ با پدرش بهتر از مادرش بود. یونگ کودکی درون‌گرا و تنها بود. هنگامی که به مدرسه می‌رفت با دو جنبه‌ی گوناگون از خودش آشنا شد و بر این باور بود که همانند مادرش دو شخصیت دارد.

شخصیت ۱: بچه مدرسه‌ای که در زمان حال زندگی می‌کرد و یک شهروند سوئیسی نوین به شمار می‌آمد. این شخصیت، برون‌گرا و اجتماعی است .

شخصیت ۲: شخصی که بیش‌تر در قرن ۱۸ زندگی می‌کرد. مردی باشکوه، ارزشمند و با نفوذتر از گذشته. این شخصیت درون‌گرا و به دنبال خودکاوی بود.

زندگینامه و تحصیلات کارل یونگ

یونگ علاقه‌ای به مدرسه رفتن نداشت. از این که زمانی را که می‌تواند به موضوعات مورد علاقه‌اش و چیزهایی که ذهنش را درگیر کرده بپردازد؛ باید در مدرسه بگذراند و درس‌های مرسوم را بخواند ناراحت بود. مخصوصا در زمینه فلسفه و مذهب ترجیح می‌داد که خودش مطالعاتی را انجام دهد. در یک دوره از زندگی‌ دچار صرع شد و همین موضوع باعث شد یک دوره از مدرسه دور شود. بعد از 6 ماه که به مدرسه بازگشت حضورش بسیار نامرتب بود و از این مسئله به شدت خوشحال بود. او به طور ناگهانی از پدرش شنید که اگر نتواند به درسش ادامه دهد چه اتفاقاتی می‌افتد. به همین دلیل تمام تلاشش را کرد که این بیماری را ناپدید کند و موفق شد.

به مدرسه بازگشت و در دانشگاه بازل به تحصیل در رشته پزشکی پرداخت و بعد از مدتی بدون این‌که به مخالفت‌های استادانش توجه کند در رشته روانپزشکی به تحصیل ادامه داد. با این که روانپزشکی در آن زمان بسیار اعتبار کم و جایگاه پایینی داشت، یونگ معتقد بود که می‌تواند به او این امکان را بدهد تا در زمینه رویا و پدیده های فوق طبیعی به بررسی‌هایی بپردازد. او توانست حرفه بالینی مستقلی را تشکیل دهد و رویکرد خود را با نام روان شناسی تحلیلی بنیان کرد.

دوران تحصیلی کارل یونگ

کارل یونگ از رفتن به مدرسه و صرف مطالعات رسمی، بیزار بود و حتی به بهانه بیماری شش ماه به مدرسه نرفت. اما به دلیل نگرانی پدر در مورد آینده اش به اجبار تحصیل در مدرسه را ادامه داد. در عوض وی به بررسی مواردی علاقه داشت که کنجکاوی او را برمی انگیخت.  رویاهای وی، خیال پردازی هایش در تنهایی و مسائل مذهبی از مواردی بودند که توجه او را به خود جلب کرده بودند.

انتخاب تخصص روانپزشکی توسط یونگ

کارل یونگ در دانشگاه بازل و رشته پزشکی به تحصیل خود ادامه داد. وی در این رشته، تخصص روانپزشکی را برگزید. چرا که تحصیل در رشته روانپزشکی می توانست به او فرصتی برای بررسی موارد مورد علاقه اش را بدهد.

او در سال ۱۹۰۲ با تز خود  که روی موضوع روانشناسی و آسیب شناسی پدیده های پنهانی (occult phenomena) انجام شده بود، فارغ التحصیل شد.

کارل یونگ در سال ۱۹۰۰ در بیمارستان روانی زوریخ با سرپرستی بلویلر مشغول به کار و سپس مشغول به تدریس در دانشگاه زوریخ شد. همچنین وی از سال ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۳به عنوان سخنران روانپزشکی در این دانشگاه، فعالیت می کرد.

ارتباط کارل یونگ  با فروید

یونگ در ۳۲ سالگی با فروید آشنا شد و از شاگردان مطیع فروید بود. به طوری که فروید، وی را پسر میراث دار نظریه خود نامید. اما بعدها با بعضی مفاهیم نظریه فروید مخالفت کرد.

یکی از مواردی که کارل یونگ با آن مخالفت کرد در متن منتشر شده از وی مبنی بر زیر سوال بردن تاکید فروید بر مسائل جنسی و عقده ادیپ هویدا شد. این موضوع باعث ایجاد اختلاف زیادی بین یونگ و فروید شد. در نهایت وی با مطرح کردن نظریه ی جدید خود تحت عنوان روانشناسی تحلیلی، مسیر خود را از فروید کاملا جدا کرد.

بیوگرافی یونگ روانشناس

ازدواج و زندگی شخصی کارل

زندگینامه یونگ روانشناس

زندگینامه یونگ روانشناس

 

در سال ۱۹۰۳ کارل یونگ با “اما راسچنباخ” دختر یک کارخانه‌ دار پولدار سوئیسی ازدواج کرد. این ازدواج و مرگ پدر زنش خانواده‌ کارل را از لحاظ مالی تقویت بسیار زیادی کرد. با این ‌که تحصیلات “اما راسچنباخ” محدود تر بود به پژوهش ‌های همسرش علاقه زیادی داشت و به عنوان دستیار کارل در امور کاریش، فعالیت خود رو آغاز کرد.

در این راستا در نهایت “اما راسچنباخ” و کارل توانستند یک تیم روانکاوی برجسته شوند. در انتها کارل با یاری همسرش علم روان ‌شناسی تحلیلی را بنیان ‌گذاری کردند. ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که کارل یونگ در مدت زمان ازدواجش روابط نامشروع هم داشت. او با بیماران و شاگردانش روابط نامشروع برقرار می ‌کرد که بعضی از این روابط سال ‌ها دنباله داشت. به عنوان مثال رابطه‌ کارل با سابینا اسپیلرین یادی کنیم. لازم به ذکر است که کارل و اما دارای ۵ فرزند به نام های؛ آگاته، گرت، فرانتس، ماریان و هلن بودند.

مرگ کارل گوستاو یونگ

یونگ در ۶ ژوئن ۱۹۶۱ در سن ۸۵ سالگی پس از یک بیماری کوتاه درگذشت. مراسم تدفینش در ۹ ژوئن برگزار شد و او در آرامگاه خانوادگی در کوسناخت سوئیس به خاک سپردند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *